کد مطلب:301668 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:245

آیه ی تطهیر و گفتار صحابه


همانطوریكه در قسمت اول این بخش اشاره شد، تمام صحابه و تابعین در این مطلب هم رای و هم سخن هستند كه آیه ی تطهیر در شأن پنج تن است و از آنان كسی كه مخالف این عقیده است، فقط و فقط عكرمه [1] می باشد كه داستان «سیاق» از او نقل شده است. [2] .



[1] ابوعبدالله عكرمه بربري (متوفاي 105 هجري) فردي است كه بتصريح علماي عامه از خوارج بوده و كذاب است. وي به دشمني با خاندان پيامبر اشتهار داشته است. ما در قسمت پاياني اين كتاب در تعليق شماره ي 3 درباره ي عكرمه بتفصيل سخن خواهيم گفت.

آنچه كه در اينجا لازم به ذكر است اين است كه بسيار مضحك مي باشد كه در مقابل انبوه رواياتي كه در خصوص نزول آيه در شأن پنج تن نقل شده است، قول فرد معلوم الحالي مانند عكرمه طرح گردد.

خوانندگان سخنان عكرمه را بعنوان يك نظر تفسيري نگاه نكنند بلكه از اين گفتار عكرمه دريابند كه وي تا چه حد در دروغ و افترا و معاندت با اهل بيت پيامبر اكرم صلوات الله عليهم جسور و بي پرواست. جاي دريغ و درد است كه علماي عامه در اين مورد (و يا موارد ديگر) اراجيف عكرمه را در د يك نظر تفسيري مطرح مي كنند. ابن جرير طبري در تفسير خود مي گويد: بعضي معتقدند كه آيه ي تطهير درباره ي پنج تن نازل شده است و بعضي هم معتقدند كه درباره ي زنان پيامبر است. طبري سپس براي طرح عقيده ي گروه اول به 16 روايت محكم و صحيح استناد مي كند كه آن روايتها همگي از صحابه ي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي بشد، يعني 16 رواي از صحابه نقل مي كند كه آيه ي تطهير در شأن پنج تن نازل شده است، بعد براي طرح نظر گروه دوم بدون اينكه رايي از صحابه نقل نمايد مي گويد عكرمه معتقد بوده كه اين آيه درباره ي زنان پيامبر است. (تفسير طبري ج 22/ 5- 8. اگر واقعا بر اين نوع استدلال بتوان تفسير روايي آيات قرآني نام نهاد، و مراد از وجوه تفسيري يك آيه، امثال همين نقل قولها باشد، بايد قبول كنيم كه هر فردي در هر دوره اي مي تواند مطالبي از خود بربافد و بعنوان تفسير به بازار حراج بدهد چنانكه در زمان خلافت بني العباس نيز گفتند: بني العباس نيز مشمول اين آيه مي باشند. (مراجعه بفرماييد به الصواعق المحرقه ص 223، 224).

طرح شان نزول آيه ي تطهير در خصوص بني العباس، پيامد طرح نظر امثال عكرمه در تفاسير است. اگر سخن افرادي چون عكرمه- تحت عنوان وجوه تفسيري آيه- نقل نمي شد ديگر افراد جرات اين را بخود نمي دادند كه امثال هارون الرشيد و متوكل را نيز مشمول آيه ي تطهير نمايند. اگر قرار باشد اين تافهات و خزعبلات را بعنوان تفسير قرآن تلقي نماييم و آنها را حقايق ديني بپنداريم واقعا ديگر چه چيزي از دين باقي خواهد ماند؟!

[2] منظور از داستان سياق اين است كه عكرمه مدعي است كه چون آيات قبل از آيه ي تطهير و همچنين آيه ي بعد آن مربوط به زوجات پيامبر است پس بهمان سياق آيه ي تطهير هم درباره ي همسران پيامبر است. پاسخ اين است كه آيات قبل از آيه ي تطهير و يا آيه ي بعد از آيه تطهير كه درباره ي زوجات پيامبر است همگي داراي ضمائر مونث مي باشد و حال آنكه دو ضمير موجود در آيه ي تطهير مذكر است و لذا از نظر ظاهر كلام امكان ندارد آيه درباره ي زنان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم باشد و اين موضوعي است كه علماي عامه نيز آن را پذيرفته اند.